این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
احمدپور حورمغان، زینالعابدین ( 1 شهریور ۱۳۳۸-19آذر۱۳۶۱)، مسئول واحد عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اشنویه و شهید شاخص بنیاد شهید.
او فرزند علی با شغل کشاورز و گلی رجبی در روستای ساریبِیگلویچراغ (واقع در ۲۱کیلومتری شمالشرقی شهر ارومیه) تولد یافت (موسوی، ص ۲۵ و مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، جلد اول، ص۴۸). وی در 1345ش دورة ابتدایی را در مدرسة روستای گویچهیاران آغاز کرد و تا سال دوم درس خواند. پس از تأسیس مدرسه در روستای خود بقیة دورة ابتدائی را در همانجا سپری کرد. همواره دانشآموز ممتاز مدرسه محسوب میشد. در ۱۳۵۰ش برای ادامة تحصیل به مدرسه راهنمایی کارگر کارخانه قند ارومیه (واقع در ۲۰ کیلومتری شمال ارومیه - نوشینشهر فعلی) رفت. هر روز این راه طولانی را با دوچرخه طی میکرد (موسوی، ص۲۵). از همان اوان کودکی با سختیها انس و الفتی دیرینه داشت. وی علاوه بر تحصیل در کارهای کشاورزی مددکار پدر و مادرش بود. پس از اتمام دورة راهنمایی در ۱۳۵۳ش جهت ادامه تحصیل در دبیرستان امیرکبیر ارومیه در رشته علوم تجربی مشغول به تحصیل شد، و در ادامه در سال دوم به دبیرستان محمدجعفر معنوی منتقل شد (همان، ص ۲۶ و کنگره بزرگداشت سرداران و ۱۲هزار شهید استان آذربایجانغربی، پرونده شهید، ص۱).
احمدپور در ۱۳۵۷ ش با اوجگیری انقلاب اسلامی در راهپیمائی و تظاهرات شرکت مداوم داشت و در مساجد شهر همراه با انقلابیون در جهت خدمت به انقلاب فعالیت کرد. او برای احداث کتابخانه در روستایشان تلاش فراوانی را از خود نشان داد و با جدّیت او، کتابخانه در عرض یک ماه آمادة استفادة عموم شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصیل را در سال سوم دبیرستان نیمه تمام گذاشت و در اوایل سال ۱۳۵۸ ش، در لشکر ۶۴ پیاده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در ارومیه به عنوان مجاهد - عنوان استخدام موقت نیروهای مردمی در ارتش- ثبت نام کرد و برای دفاع و حفظ پادگانهای پیرانشهر، جلدیان و پاوه از تصرف عناصر تجزیه طلب حزب دمکرات و کومله مشغول به خدمت شد (همانان).
احمدپور در ۲۵ آذر ۱۳۵۸عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه شد (تصویر گواهی خدمت) و بعد از گذراندن یک ماه آموزش پاسداری در پادگان مالک اشتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه، به دلیل لیاقت و شایستگی در همان پادگان تحت عنوان مسئول آموزش رزمی مشغول خدمت شد. سپس در خرداد ۱۳۶۰ از محیط آموزشی خارج شد و جهت پاکسازی مناطق ناامن استان به جمع نیروهای واحد عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه پیوست (موسوی، ص ۲۶). او شهریور۱۳۶۰ به عنوان مسئول دژبانی سپاه در گمرک سِرو (واقع در ۶۰کیلومتری شمالغرب ارومیه) مشغول انجام وظیفه شد و بعد از آزادسازی شهر اشنویه (19 شهریور۱۳۶۰) در ۲۴شهریور به همراه نیروهای خود از گمرک سِرو راهی زیوه (روستائی واقع در ۶۰ کیلومتری غرب ارومیه) شده و در تپة مشرف به اشنویه مستقر شدند. پس از چند روز استقرار در تپه در شرایط سخت آبو هوایی و نرسیدن تغذیه مناسب، گروه احمدپور پس از تثبیت امنیت در شهر وارد اشنویه شدند. او در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تازه تأسیس اشنویه، برای مدتی ابتدا مسئول پایگاه عملیاتی ساختمان بهداری و بهزیستی و سپس فرمانده پایگاه مستقر در بخشداری اشنویه شد. در۱۶آبان۱۳۶۰ به عنوان معاون واحد عملیات سپاه اشنویه معرفی شد (احمدپور، بش) و در اوایل۱۳۶۱ش، به عنوان مسئول واحد عملیات آن سپاه ارتقاء پیدا کرد. او در کنار سرداران شهیدی چون مهدی باکری* (30 فروردین ۱۳۳۳-25 اسفند ۱۳۶۳فرمانده وقت عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه)، یوسف ولینژاد* (1 اسفند ۱۳۳۵-27خرداد۱۳۶۳ جانشین فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشنویه) و ناصر علیزاده* (12فروردین۱۳۳۷–2فروردین۱۳۶۲، فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقده) رشادتها از خود نشان داد (موسوی، ص۲۶ و کنگره بزرگداشت ۱۲هزارشهید استان آ.غ، پرونده شهید، ص۳). در شهرستان اشنویه، همواره در تلاش بود که با مردم شهر روابط دوستانه و برادرانه ایجاد نماید. به خصوص با امام جمعه اشنویه قاضی ملامحمد خضری (1377-1279 ش) روابط نزدیکی برقرار نموده بود (کنگره، همان). در ۱۳۶۱ش با سودابه باقری ازدواج کرد و صاحب یک دختر بنام سمیه شد (موسوی، ص ۲۸ و مرکزمطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، جلد اول، ص۴۸ و ستاد برگزاری یادواره شهدای آذرماه شهرستان ارومیه، ص ۱۲).
او فردی جسور بود و در عملیاتها و درگیری با عناصر حزب دمکرات و کومله حضور مداوم داشت. برای برقراری امنیت در اشنویه و حومه، شب و روز فعالیت میکرد. با اقدامات او ضربات محکمی به نیروهای حزب دمکرات وارد آمد. عناصر حزب دمکرات به دلیل عدم مقابله با احمدپور، خواستار خارج شدن او از منطقه بودند. ابتدا با فرستادن نامه تهدیدآمیز و سپس با تعیین جایزه برای کشتن او میخواستند مانع مجاهدتهای او شوند (موسوی، ص۲۹ و پایگاه نوید شاهد، ص۱).
19آذر۶۱ که مصادف با برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری و میان دورهای مجلس شورای اسلامی در سطح کشور بود؛ احمدپور برای نظارت بر کار رأی گیری در یکی از روستاها، به سوی محل مأموریت حرکت کرد. منطقه ناامن بود و احتمال تیراندازی از سوی دشمن میرفت؛ موقعی که به پل رسیدند؛ تیراندازی شروع شد. راننده اولین نفری بود که به شهادت رسید. زینالعابدین دستور داد که سنگر بگیرید. ابراهیم حسینخانی هم زخمی شد و او هر طوری بود خودش را به او رساند و با دستمال زخمش را بست و دوباره به جنگ با عناصر حزب دمکرات پرداخت. به تنهایی ۶ نفر از آنها را به هلاکت رساند (موسوی، ص۳۰). مهمات او تمام شده و مجروح هم شدهبود. عناصر حزب او را محاصره کردند. فرمانده نیروهای حزب دمکرات به او پیشنهاد کرد؛ تسلیم شو. ما قصد کشتن تو را نداریم؛ حتی درصدد مداوای زخم تو هستیم. تو مرد شجاع و دلاوری هستی و به درد ما میخوری. در همین موقع بود که احمدپور سرش را بلند کرد و به صورت فرمانده ضدانقلابیون آب دهان انداخت و گفت: من هرگز تسلیم شما نخواهم شد و به کشورم خیانت نخواهم کرد. این جمله دشمن را به خشم آورده و فرمانده آنها سه تیر پیاپی به سوی سر زینالعابدین شلیک کرد و او را به شهادت رساند (همان).
پیکر احمدپور پس از انتقال به ارومیه و تشییع، در قطعه شهدای باغ رضوان به خاک سپرده شد (موسوی، ص ۳۱ و مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، جلد اول، ص ۴۸).
شهید زینالعابدین احمدپور فردی منظم و اهل عبادت بود. به دلیل این که قبل از ورود به سپاه در ارتش خدمت کرده بود؛ سعی میکرد نظم و انضباط را در سپاه پیاده نماید. در مورد گزینش فرماندهان و مسئولین گروهانها، لایقترین و ورزیدهترین افراد را انتخاب میکرد و در فراخوانها به نحو احسن حضور داشت. در خصوص کادرسازی و آموزش گردانها تدابیر لازم را میاندیشید و توسط مربیان خبره سازماندهی میکرد. سعی میکرد در صف اول حمله باشد. با نیروهای بسیجی و تحت امرش بسیار مهربان و مأنوس بود. به روحانیت علاقه زیاد و با آنان رابطه دوستانه داشت. حافظ بیتالمال بود؛ در حالی که ماشین سپاه همیشه همراهش بود، اما استفاده شخصی نمیکرد (باشگاه خبرنگاران جوان، ص۱). اسوه و نمونة اخلاق حسنه و صفات انسانی بود. به والدین و اقوام احترام میگذاشت و اهمیت میداد و به وعدههائی که میداد دقیقاً عمل مینمود و از بدقولی بیزار بود. در محل زندگی خود شُهره و مورد علاقة همگان بود. در مراسم دینی شرکت فعالی داشت و نماز را در اول وقت با جماعت برپا میکرد و بعد از نماز نیز به دعا و نیایش مشغول میشد. به ویژه در آخرین لحظات زندگی حالات عجیبی پیدا کرده بود و از چهرة نورانی خاصی برخوردار بود (احمدپور، بش و کنگره بزرگداشت ۱۲هزارشهید استان آ.غ، پرونده شهید، ص۴). احمدپور سعی میکرد که با زیردستان خود برادرگونه و با افراد بزرگسال به مانند پدر رفتار کند. اگر یک بسیجی به سراغ او میرفت با احترام بلند میشد، با او درد دل میکرد و سعی میکرد تا آن جایی که در توان دارد به مشکل او رسیدگی کند؛ زیرا که بسیجیان را امانت انقلاب و امام میدانست. خود را بسیجی معرفی میکرد و به معنای واقعی کلمه یک بسیجی بود و بسیجیوار تا آخرین نفس جنگید و در نهایت به فیض عظمای شهادت نائل گشت (همان). زینالعابدین همواره دافعه و جاذبه حضرت علی(ع) را سرمشق خود قرار میداد. با افرادی که از شئونات اسلامی دور بوده و قابل هدایت نبودند؛ ارتباطی نداشت و بر عکس جاذب افراد مؤمن و باتقوی بود. برای مصالح اسلام و مملکت با افرادی که طرفدار انقلاب اسلامی و ایران بودند؛ رابطة صمیمانهای برقرار میساخت (همان، ص ۴).
در فرازی از وصیت نامه شهید احمدپور چنین آمدهاست: بار الها مُردنی عطا کن که در آن ذلت و خواری نباشد و ما را از پیروان صدیق خط امام خمینیِ بت شکن، نائب بحق امام زمان(عج) قرار بده و ما را فرصتی ده تا از ادامه دهندگان راه شهدای انقلاب خویش باشیم. از پدر و مادر عزیز خواهشمندم که از شهادت من ناراحت نشوند؛ زیرا من از آنِ خدایم هستم و به سوی وی خواهم شتافت؛ بلکه افتخار کنید که من این لیاقت را داشتم که در راه پیروزی کلمه توحید و اسلام عزیز به درجه شهادت نائل آیم (تصویر وصیت نامه شهید، بش، ۲۷/5/1360).
مآخذ: احمدپور حورمغان، زینالعابدین، یادداشت خاطرات روزانه شهید، ارومیه: کنگره بزرگداشت سرداران و ۱۲ هزار شهید استان آذربایجانغربی، پرونده شهید، ارومیه: ۱۳۹۷ ش؛ باشگاه خبرنگاران جوان، گروه فرهنگی و هنری قران و عترت، شهید زینالعابدین احمدپور، تهران: ۱۳۹۶، https://www.yjc.ir/fa/news/ 6393269؛ پایگاه نوید شاهد آذربایجانغربی، شهید زین العابدین احمدپور، ارومیه: ۱۳۹۵ ش؛ http://urmia.navideshahed.com/fa/news/395135 ؛ ستاد برگزاری یادواره شهدای شهرستان ارومیه، یادواره شهدای آذ ماه شهرستان ارومیه، ارومیه: زرین حکمت، ۱۳۹۳؛ کنگره بزرگداشت سرداران و ۱۲هزار شهید استان آذربایجانغربی، پرونده شهید، ارومیه: ۱۳۹۷؛ مرکز مطالعات بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدا، تهران: نشر شاهد، ۱۳۹۵؛ موسوی، سیدسعید، فرهنگنامه جاودانههای تاریخ، دفتر بیستم، جلد دوم، تهران: نشرشاهد، ۱۳۹۰ ش.
/مجید مظهرصفاری/